ابوالهول بزرگ جیزه: اسطورهای که از دل شنهای مصر برخاست
در دل دشت طلایی جیزه، جایی که آفتاب سوزان بر ماسههای ساکن میتابد و صدای زمان در سکوت سنگها گم میشود، هیبتی عظیم آرام گرفته است؛ ابوالهول. تندیس مرموزی که با چهرهای انسانی و بدنی شیرگونه، قرنهاست نگهبان سکوتآلود اهرام است. این مجسمه عظیمالجثه، نه تنها یکی از شاخصترین نمادهای تمدن مصر باستان بهشمار میرود، بلکه در طول تاریخ، منبعی بیپایان از الهام، رمز، و پرسش بوده است.
هیچکس با قطعیت نمیداند چه کسی آن را ساخته، چرا چنین ترکیبی از انسان و شیر را برگزیدهاند، یا چه رازهایی در پس چهره خیره و آسیبدیدهاش پنهان است. اما یک چیز مسلم است: ابوالهول، همچون نگینی اسرارآمیز در دل تاریخ، هنوز هم نگاهها را بهسوی خود میکشاند و هر رهگذری را به اندیشیدن وامیدارد. در این مقاله، سفری خواهیم داشت به دل تاریخ، اسطوره و رمزگشایی از یکی از ماندگارترین آثار بشری.
خلاصه و مشخصات مجسمه ابوالهول
نام: ابوالهول جیزه (Great Sphinx of Giza)
موقعیت: فلات جیزه، در نزدیکی اهرام ثلاثه مصر
قدمت: بیش از ۴۵۰۰ سال – مربوط به دوره پادشاهی کهن مصر
ابعاد تقریبی: طول ۷۳ متر، ارتفاع ۲۰ متر، عرض صورت ۴ متر
جنس: سنگ آهک
احتمال سازنده: فرعون خفرع (با وجود اختلافنظرها)
مجسمه ابوالهول کجاست؟ نگاهی به موقعیت جغرافیایی و ساختار کلی
مجسمه عظیم و اسرارآمیز ابوالهول در فلات جیزه، در حاشیه غربی رود نیل و در جنوب شهر قاهره، پایتخت مصر امروزی قرار دارد. این منطقه، که میزبان اهرام بزرگ خوفو، خفرع و منکورع است، یکی از مهمترین و شناختهشدهترین سایتهای باستانشناسی جهان بهشمار میرود. ابوالهول در بخش شرقی هرم خفرع واقع شده و اغلب گفته میشود که رابطهای مستقیم با این فرعون دارد.
ابوالهول در دل بیابان همچون نگهبانی بیحرکت نشسته است و رو به شرق، به طلوع خورشید مینگرد؛ گویی همواره ناظر گذر زمان و تغییرات بشری بوده است. این مجسمه از یک تختهسنگ عظیم آهکی تراشیده شده و در ارتفاع حدود ۲۰ متر و طول تقریبی ۷۳ متر، یکی از بزرگترین تندیسهای سنگی جهان به شمار میرود. صورت آن حدود ۴ متر عرض دارد و گوشهایی بزرگ و نگاه نافذی دارد که همچنان هیبتی شاهانه و پرابهت را منتقل میکند.
ترکیب بدن شیر و سر انسان در این مجسمه، نه تنها نشان از قدرت فیزیکی بلکه از خرد و فرمانروایی نیز دارد؛ مفهومی که در هنر و نمادشناسی مصر باستان جایگاه ویژهای داشته است. با اینکه بخشهایی از مجسمه در طول زمان دچار فرسایش و آسیبدیدگی شده، بهویژه بینی معروف آن که امروزه وجود ندارد، همچنان ساختار کلی آن پابرجاست و جلوهای تحسینبرانگیز دارد.
فلات جیزه و ابوالهول، در کنار هم، مجموعهای از شگفتیهای معماری و اسرار تاریخی هستند که هر ساله میلیونها گردشگر، پژوهشگر و ماجراجو را از سراسر جهان به خود جذب میکنند.
چه کسی مجسمه ابوالهول را ساخت؟ نظریهها و اختلاف نظرها
با گذشت هزاران سال از ساخت مجسمه ابوالهول، هنوز هم یک پرسش اساسی ذهن بسیاری از باستانشناسان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است: سازنده واقعی این تندیس عظیم چه کسی بوده است؟ با اینکه نظریه رسمی و رایج آن را به فرعون خفرع نسبت میدهد، اما این فرضیه تنها یکی از چندین دیدگاه مطرحشده درباره منشأ این سازه اسرارآمیز است.
نظریه رایج: خفرع، سازنده ابوالهول
بیشتر مصرشناسان بر این باورند که ابوالهول در دوره پادشاهی خفرع، یکی از فرعونهای سلسله چهارم مصر باستان، در حدود ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد ساخته شده است. این فرضیه به دلایل مختلفی تقویت شده؛ از جمله نزدیکی مجسمه به هرم خفرع، شباهت نسبی چهره ابوالهول با تندیسهای دیگر این فرعون، و سبک هنری هماهنگ آن با معماری آن دوره.
نظریههای جایگزین: ساخت در دورهای بسیار کهنتر
برخی پژوهشگران مستقل، همچون “رابرت شاخ” و “جان آنتونی وست”، معتقدند که شواهد فرسایشی روی بدنه ابوالهول—بهویژه اثرات آب و باران—نشاندهنده قدمت بسیار بیشتری نسبت به دوره خفرع است. این دسته از نظریهپردازان بر این باورند که ابوالهول ممکن است هزاران سال پیش از خفرع ساخته شده باشد؛ شاید حتی به دورانی پیش از تمدن شناختهشده مصر باستان.
نظریههایی با طعم اسطوره و رمزآلودگی
در میان نظریههای جنجالیتر، برخی حتی ساخت ابوالهول را به تمدنهای پیشرفته گمشده (نظیر آتلانتیس)، یا ارتباط با موجودات فرازمینی نسبت دادهاند! این دیدگاهها اگرچه از سوی جامعه علمی پذیرفتهشده نیستند، اما همچنان در فرهنگ عامه و نظریههای توطئه طرفداران بسیاری دارند و به جنبه اسرارآمیز ابوالهول دامن میزنند.
در نهایت، اگرچه بیشتر شواهد باستانشناسی از ساخت ابوالهول در دوران خفرع حمایت میکنند، اما نبود کتیبهای قطعی و رازهای باقیمانده درباره فرسایش و چگونگی ساخت آن، هنوز هم زمینهای پررنگ برای پرسش و کاوش باقی گذاشته است.
راز چهره ابوالهول: چرا مجسمه بیدماغ است؟
یکی از نخستین چیزهایی که در نگاه به ابوالهول جلب توجه میکند، نبودن بینی آن است؛ شکافی خالی در مرکز چهره که بیش از هر ویژگی دیگری، پرسشبرانگیز شده. اما چرا ابوالهول بیدماغ است؟ چه کسی یا چه چیزی باعث این تخریب شده است؟ پاسخ این سؤال در هالهای از ابهام و روایتهای گاه متناقض پنهان است.
روایت مشهور: شلیک توپ توسط ناپلئون؟
یکی از معروفترین شایعات تاریخی این است که سربازان ناپلئون بناپارت در جریان لشکرکشی به مصر در قرن ۱۸، به سمت ابوالهول شلیک کردند و بینی آن را از بین بردند. اما اسناد و نقاشیهای قدیمیتر که ابوالهول را بدون بینی نشان میدهند، این روایت را رد میکنند. یکی از قدیمیترین تصویرهای ثبتشده از ابوالهول که مربوط به قرن پانزدهم میلادی است، مجسمه را بدون بینی نشان میدهد؛ یعنی مدتها پیش از حضور ناپلئون.
مقصر احتمالی: یک صوفی متعصب؟
برخی منابع تاریخی، نابودی بینی ابوالهول را به فردی به نام «محمد صائمالدهر» نسبت میدهند؛ یک صوفی متعصب که در قرن ۱۴ میلادی به باور مردم، پرستش ابوالهول را نوعی بتپرستی دانسته و با تخریب صورت آن قصد مقابله با این آیین داشته است. گفته میشود او با چکش یا ابزار سنگین به صورت مجسمه ضربه زده و بعدها توسط مردم محلی مجازات شده است.
دلایل طبیعی؟
برخی باستانشناسان اما دیدگاه سادهتری دارند: فرسایش طبیعی، بادهای کویری، و گذر هزاران سال ممکن است به تدریج موجب فرسایش بخشهایی از مجسمه، بهویژه بینی آن شده باشد. هرچند شکل شکستگی بینی ابوالهول بیشتر به ضربه عمدی شباهت دارد تا فرسایش طبیعی.
در هر صورت، نبود بینی ابوالهول تنها به رمزآلودگی آن افزوده است. گویی این مجسمه عظیم، که خود نگهبان رازهای تمدنی باستانیست، بخشی از هویتش را برای همیشه در دل تاریخ پنهان نگه داشته است؛ تا همیشه سؤالی بیپاسخ باقی بماند، و جرقهای باشد برای خیالپردازی و جستوجو.
نمادشناسی ابوالهول: ترکیبی از شیر و انسان
ابوالهول، در ظاهر مجسمهای سنگیست، اما در لایههای پنهاناش، رمزهایی از باورها، قدرت و فلسفه مصر باستان نهفته است. این پیکره، با بدنی چون شیر و سری شبیه به انسان، نهتنها تجسمی از هنر و معماری خیرهکننده است، بلکه معنایی عمیق و نمادین دارد که قرنها ذهن اندیشمندان را درگیر کرده است.
شیر: قدرتی که زمین را میلرزاند
شیر در فرهنگ مصر باستان، نمادی از قدرت، حفاظت و شکوه شاهانه بود. ابوالهول با بدنی عضلانی، پنجههایی پهن و حالتی آماده برای خیز برداشتن، تصویری از یک نگهبان نیرومند را بازنمایی میکند. این بخش از مجسمه به معنای تسلط فیزیکی بر جهان مادی است؛ محافظی از معابد، اهرام و اسرار جاودان مصر.
سر انسان: خرد، حکمت و فرمانروایی
در تضاد با خشونت نهفته در بدن شیر، چهره انسانی ابوالهول نمادی از خرد، تعقل و شعور انسانی است. این ترکیب نشان میدهد که حاکم واقعی، نه فقط با زور بازو، بلکه با قدرت اندیشه فرمان میراند. برخی باور دارند که صورت ابوالهول چهره فرعون خفرع را بازمیتاباند، و بنابراین نمادی از سلطنت آسمانی و زمینمحور است.
ترکیب این دو: ابرموجودی فراتر از انسان
در مجموع، ابوالهول نمایانگر موجودی ماورایی است: نگهبانی که هم از زمین محافظت میکند و هم آسمان را درک میکند. این ترکیب استعارهایست از آرمان پادشاهی در مصر باستان؛ جایی که فرعون هم قدرت زمینی داشت، هم پیوندی مستقیم با خدایان. ابوالهول، گویی پلی است میان قلمرو انسانها و خدایان، جسمی زمینی با روحی آسمانی.
ابوالهول فقط یک تندیس نیست؛ او تمثالی است از رؤیای مصر باستان برای جاودانگی، حکمرانی کامل و اتصال به رازهای هستی. هنوز هم، وقتی خورشید بر صورت فرسودهاش میتابد، میتوان در نگاه سنگیاش انعکاس خردی کهن را دید.
افسانهها و رازهای پنهان در دل ابوالهول
ابوالهول تنها یک اثر تاریخی نیست؛ او گویی دروازهای است به جهانی از افسانهها، رازها و روایتهایی که قرنهاست در میان شنهای سوزان مصر زمزمه میشوند. این مجسمه عظیمالجثه، نهفقط الهامبخش خیالپردازیهای بیپایان بوده، بلکه در دل خود معماهایی را پنهان کرده که هنوز پاسخ قطعی ندارند.
گنجی در دل ابوالهول؟
یکی از مشهورترین افسانهها، وجود تونلها و اتاقکهای سری در زیر ابوالهول است؛ مکانی که به باور برخی، اسرار تمدنهای گمشده، گنجینههای فراموششده یا حتی لوحهایی از دوران آتلانتیس در آن مدفون است. برخی جستجوگران ادعا کردهاند نشانههایی از درگاه یا حفرههای پنهان یافتهاند، اما هیچگاه اجازه کاوش کامل داده نشده است.
ارتباط با جهانهای دیگر؟
در میان نظریههای جنجالی، برخی بر این باورند که ابوالهول در ارتباطی مرموز با اجرام آسمانی ساخته شده است. نسبتهایی طلایی در طراحی، و تطابق آن با صورتهای فلکی، منجر به این دیدگاه شده که سازندگان آن آگاهی پیشرفتهای از کیهان داشتهاند. این فرضیه حتی پای موجودات فرازمینی را هم به میان کشیده و ابوالهول را یک ایستگاه کیهانی یا پیامآور فضایی دانستهاند!
راز نگاه ابوالهول
گفته میشود چشمهای ابوالهول به گونهای طراحی شدهاند که در لحظاتی خاص از سال، مستقیماً به سمت طلوع یا غروب خورشید نگاه میکنند. برخی باور دارند این ویژگی تنها یک طراحی هنری نیست، بلکه بخشی از آیینی فراموششده بوده که با ستایش خورشید، زمان، و چرخههای آسمانی در ارتباط بوده است.
نفرین نگهبان صحرا
افسانهای دیگر میگوید کسانی که قصد تخریب یا ورود به ابوالهول را داشتهاند، دچار بدبیاریهای شدید، مرگهای مشکوک یا دیوانگی شدهاند. این داستانها از قرنها پیش میان مردم محلی جریان دارد و تصویری از ابوالهول بهعنوان نگهبانی نفرینشده از رازهای کهن ساخته است.
در دل ابوالهول، تاریخ و خیال چنان در هم تنیدهاند که مرز میان واقعیت و افسانه محو میشود. او همچون حافظی خاموش بر دروازههای گذشته ایستاده، و هنوز هم، نگاه سنگیاش از میان قرون، با ما سخن میگوید.
بازتاب ابوالهول در فرهنگها: از مصر باستان تا دنیای مدرن
مجسمه ابوالهول اگرچه ریشه در خاک مصر دارد، اما تأثیر آن فراتر از مرزهای جغرافیا رفته و رد پایش را میتوان در فرهنگهای گوناگون، از یونان گرفته تا هنر مدرن، مشاهده کرد.
ابوالهول در اسطورهشناسی یونان
در اسطورههای یونانی، «Sphinx» موجودی زننما با بالهایی از عقاب و بدن شیری است که با معمایی مرگبار، بر سر راه رهگذران مینشست:
“کدام موجود صبحها با چهار پا راه میرود، ظهر با دو پا و شب با سه پا؟”
پاسخ این معما «انسان» بود. تنها ادیپ توانست آن را حل کند و باعث نابودی اسفینکس شود. اگرچه تفاوتهایی با ابوالهول مصری دارد، اما شباهت مفهومی آنها، نشان میدهد که این موجود افسانهای، در ناخودآگاه جمعی تمدنها نقش داشته است.
آیا زیر ابوالهول تونل یا اتاق مخفی وجود دارد؟
ابوالهول نهتنها به خاطر ظاهر شگفتانگیزش، بلکه بهخاطر رازهایی که گفته میشود در دل زمین زیر پایش پنهان شده، همواره یکی از مرموزترین نمادهای تمدن باستانی بوده است. یکی از جنجالیترین پرسشهایی که قرنها ذهن باستانشناسان، ماجراجویان و نظریهپردازان را مشغول کرده این است: آیا زیر مجسمه ابوالهول تونل یا اتاق مخفی وجود دارد؟
شایعات و نظریههای پرطرفدار
برخی منابع مدعیاند که تونلهایی در زیر ابوالهول کشف شدهاند؛ ساختارهایی که شاید به اتاقهایی زیرزمینی منتهی شوند. یکی از مشهورترین این نظریهها به چیزی به نام “تالار دانش” (Hall of Records) اشاره دارد — اتاقی اسرارآمیز که گفته میشود گنجینهای از دانشهای کهن، اسناد تمدنهای گمشده و حتی اطلاعاتی درباره منشأ بشریت در آن نگهداری میشود.
برخی باور دارند که مصریان باستان چنین اتاقی را زیر ابوالهول ساختند تا اسرارشان از دست غریبهها در امان بماند. حتی برخی نظریههای غیررسمی آن را به تمدن افسانهای آتلانتیس نسبت میدهند.
مطالعات علمی چه میگویند؟
در دهههای اخیر، ابزارهای ژئوفیزیکی مانند اسکنهای لرزهای و تصویربرداری زیرسطحی توسط تیمهای مختلف از جمله محققان آمریکایی و مصری مورد استفاده قرار گرفتهاند. نتایج برخی از این مطالعات، وجود فضاهای خالی یا “حفرههای غیرطبیعی” در زیر و اطراف ابوالهول را تأیید کردهاند — بهخصوص در ناحیه بین پنجهها و در پشت مجسمه.
با این حال، دولت مصر تاکنون اجازه حفاری یا کاوش مستقیم در این نواحی را نداده و همین موضوع به گسترش گمانهزنیها و تئوریهای توطئه دامن زده است.
حقیقت یا خیال؟
هیچکس با قطعیت نمیداند که زیر ابوالهول دقیقاً چه چیزی پنهان شده. برخی معتقدند که همه این صحبتها چیزی جز افسانه نیست. دیگران اما باور دارند که رازهایی بزرگ در دل این اثر باستانی دفن شده که ممکن است تاریخ تمدن بشری را از نو بنویسد.
ابوالهول در ادبیات و عرفان
در بسیاری از متون رمزی، ابوالهول به عنوان نمادی از دانش پنهان، نگهبان رازها و دروازهبان سطوح بالاتر آگاهی مطرح شده. شاعران، عارفان و نویسندگان بسیاری، او را به عنوان استعارهای برای اسرار هستی به کار گرفتهاند.
حضور در فرهنگ عامه
در قرنهای اخیر، ابوالهول به یکی از چهرههای آشنا در دنیای فیلم، کتاب، بازیهای ویدیویی و حتی برندهای تجاری تبدیل شده است. از فیلمهای ماجراجویانه گرفته تا آثار علمیتخیلی، این مجسمه رازآلود همواره حس رمز و کشف را در مخاطب بیدار میکند.
تأثیر ابوالهول بر معماری و هنر معاصر
ابوالهول فقط یک یادگار باستانی نیست، بلکه الهامبخشی قدرتمند برای نسلهای هنرمند، معمار و طراح بوده و هست.
در معماری
طرح بدن کشیده، تناسبات طلایی و ترکیب نمادین شیر و انسان، الهامبخش بسیاری از ساختمانها و سازهها در دورههای مختلف بوده است. در معماری نئوکلاسیک، نئوفرعونی و حتی مدرن، ستونها، مجسمهها و تزئیناتی با الهام از ابوالهول دیده میشود؛ بهخصوص در مکانهایی که میخواهند حس عظمت، رمزآلودی و قدرت را القا کنند.
در مجسمهسازی
ابوالهول به عنوان یکی از نمادهای جاودان، بارها در قالب آثار مدرن بازتولید شده است. نسخههایی از آن در سراسر جهان ساخته شده، گاهی با شکل و فرمی جدید، اما با حفظ روح اسرارآمیز و باشکوه آن. هنرمندان مفهومی نیز گاهی آن را بهصورت انتزاعی، در ترکیب با نشانههای دنیای معاصر نمایش دادهاند.
در طراحی گرافیک و برندینگ
بسیاری از برندهای لوکس، علمی یا مرموز، از تصویر یا عناصر الهامگرفته از ابوالهول در لوگو یا هویت بصری خود استفاده کردهاند؛ چرا که این نماد همچنان حس هوش، قدرت و رازآلودی را منتقل میکند.
مقایسه ابوالهول مصر با دیگر ابوالهولها در دنیا
ابوالهول مصر باستان بیشک یکی از شناختهشدهترین و مرموزترین مجسمههای تاریخ است، اما او تنها ابوالهول جهان نیست. در فرهنگها و تمدنهای مختلف، تصاویری از موجوداتی با ویژگیهای مشابه به ابوالهول وجود دارد که ترکیبی از انسان و حیوان را به تصویر میکشند. در این بخش به مقایسه ابوالهول مصر با دیگر ابوالهولها در دنیا پرداختهایم.
ابوالهول مصر: نماد راز و قدرت
ابوالهول مصر در جیزه، از بزرگترین و قدیمیترین مجسمهها در جهان است. این مجسمه با ترکیب بدن شیر و چهره انسان، نمادی از قدرت، حکمت و دفاع از جهان مردگان در برابر نیروهای شیطانی است. ابوالهول در کنار هرم خفره، یکی از مهمترین نمادهای مصر باستان به شمار میرود و اغلب با فرعونها و خدایان مصر ارتباط داده میشود. این مجسمه تنها یک اثر هنری نیست؛ بلکه حامل معنای عمیقی از تاریخ، دین و اسطورهشناسی مصر است.
ابوالهول در اسطورهشناسی یونان
در حالی که ابوالهول مصر باستان نمادی از قدرت و حکمت بود، در فرهنگ یونانی، «اسفینکس» یا همان ابوالهول یونانی بیشتر با مفهوم معما و معضلات اخلاقی مرتبط است. اسفینکس در اسطورههای یونانی موجودی با بدن شیر، بالهای عقاب و سر یک زن بود که با معماهای مرگبار خود راهها را مسدود میکرد و کسی که معما را حل نمیکرد، کشته میشد. معروفترین اسطوره مربوط به اسفینکس، معمایی است که به ادیپ شاه پرداخته و این معما را حل کرده است.
در این اسطوره، اسفینکس نمایانگر چالشهای عقلانی و اخلاقی است، در حالی که ابوالهول مصری بیشتر نماد محافظت و نگهبانی است.
ابوالهولهای دیگر در فرهنگها
۱. ابوالهول چینی (شانگهای)
در چین، ابوالهول به شکلی متفاوت در معابد و هنرهای دینی دیده میشود. برخلاف مجسمههای شیر و انسان که در مصر و یونان رایج هستند، در چین بیشتر به صورت موجوداتی با ترکیب بدنی از شیر و اژدها ساخته میشود. این موجودات در اساطیر چینی به عنوان نگهبانان یا محافظان مقدس شناخته میشوند و در بسیاری از معابد و مکانهای مقدس قرار دارند.
۲. ابوالهولهای آمریکای مرکزی
در فرهنگهای مایا و آزتک در آمریکای مرکزی نیز تصاویری از موجوداتی شبیه به ابوالهول دیده میشود که ترکیبی از انسان و حیوان را به تصویر میکشند. بهعنوان مثال، در برخی از معابد مایاها، مجسمههایی با بدن انسان و سر حیوانات بهویژه مارهای بزرگ ساخته شده است که نشاندهنده قدرت و ارتباط با دنیای ماوراءالطبیعه هستند.
۳. ابوالهولهای هند و جنوب شرقی آسیا
در هند و جنوب شرقی آسیا، موجودات مشابه ابوالهول در معابد هندو و بودایی به چشم میخورند. این موجودات معمولاً ترکیبی از بدن حیوانات مقدس مانند شیر، فیل یا اژدها با سر انسان هستند. در این فرهنگها، این مجسمهها نماد قدرت الهی، محافظت از معابد و دنیای روحانی بهشمار میآیند.
نقاط مشترک و تفاوتها
نقاط مشترک:
تمام ابوالهولها، از مصر تا یونان و چین، دارای ویژگی مشترک ترکیب انسان و حیوان هستند. این ویژگی معمولاً نمایانگر قدرت، حکمت، و ارتباط با دنیای ماوراءالطبیعه است. همچنین، ابوالهولها غالباً در نقش محافظ یا نگهبان برای مکانهای مقدس یا جادهها و دروازهها قرار دارند.
تفاوتها:
در حالی که ابوالهول مصر بیشتر نماد قدرت و حکمت است و ارتباط زیادی با دنیای مردگان و زندگی پس از مرگ دارد، سایر ابوالهولها مانند اسفینکس یونانی و موجودات مشابه در فرهنگهای دیگر بیشتر نماد معما، چالشهای اخلاقی و قدرتهای معنوی یا مذهبی هستند.
بسته شدن چشم مجسمه ابوالهول: معمایی که هنوز حل نشده است
چشمهای ابوالهول، که در نگاه اول میتواند بهطور شگفتانگیزی معصوم و در عین حال نفوذی به نظر برسد، راز دیگری از این مجسمه را در دل خود پنهان کرده است. یکی از ویژگیهای جالب ابوالهول که در طول تاریخ مورد توجه و بحث قرار گرفته، موضوع بسته شدن چشمهای آن است. این ویژگی مرموز باعث شده تا بسیاری از محققان و باستانشناسان به دنبال یافتن دلایل این وضعیت باشند.
آیا ابوالهول واقعاً چشم بسته دارد؟
نگاه دقیق به چهره ابوالهول نشان میدهد که چشمهای این مجسمه تقریباً بهطور کامل بسته هستند، و تنها ردهای محوی از چشمهای بزرگ و درخشان را میتوان در آن یافت. برخی محققان بر این باورند که این ویژگی از آغاز طراحی مجسمه بوده و نمادی از چشمپوشی یا نگهداری از “رازهای کهن” است.
چرا چشمهای ابوالهول بسته است؟
چندین نظریه در مورد بسته شدن چشمهای ابوالهول وجود دارد که هر کدام از جنبههای مختلف فرهنگی، فلسفی و حتی فنی به این موضوع پرداختهاند.
-
نماد محافظت و مراقبت از اسرار
بسته بودن چشمها میتواند نمادی از حفاظت از رازها و اسرار عظیم تمدن مصر باستان باشد. برخی معتقدند که ابوالهول چشمهای خود را بهصورت نمادین بسته است تا از نگاه غیرمجاز به حقیقتهای پنهان این تمدن باستانی جلوگیری کند. این رازها ممکن است شامل دانشهای باستانی، گنجینههای مخفی یا حتی فرمولهای کائناتی باشند که تا به امروز از آنها خبری نیست. -
تأثیر عوامل طبیعی و تخریب
یک تئوری دیگر به نظر میآید که بسته شدن چشمهای ابوالهول نتیجه فرسایش و آسیبهای طبیعی است. گذر زمان، طوفانها و سیلابها، بهویژه در طول قرون وسطی، ممکن است باعث شده باشد که ویژگیهای چهره این مجسمه از جمله چشمها دچار آسیب شوند. این آسیبها ممکن است بهطور تصادفی باعث شده باشد که چشمها از بین بروند و به این ترتیب، “بسته شدن” آنها نتیجهای از تخریبهای محیطی باشد. -
نماد چشمپوشی از دنیا
از دیدگاه فلسفی و معنوی، بسته بودن چشمهای ابوالهول میتواند به نماد چشمپوشی از دنیای مادی و تمرکز بر دنیای معنوی اشاره داشته باشد. در بسیاری از فرهنگها، چشمها نمایانگر آگاهی، بیداری و توانایی درک حقیقت هستند. بسته بودن آنها در این زمینه میتواند به معنای تمرکز بر دنیای روحانی و عدم تمایل به دیدن دنیای فانی باشد.
بازسازی و کشف حقیقت
در حالی که فرضیات زیادی در مورد بسته بودن چشمهای ابوالهول وجود دارد، هنوز هیچکدام بهطور قطعی تأیید نشدهاند. برخی محققان پیشنهاد میکنند که با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته مانند اسکنهای سهبعدی و بازسازیهای دیجیتالی، شاید بتوان تصویری دقیقتر از چهره اصلی ابوالهول را به دست آورد و به حقیقت پشت این معما پی برد.
حقیقت یا افسانه؟
چشمهای بسته ابوالهول ممکن است فقط بهعنوان یک ویژگی هنری و نمادین طراحی شده باشد، یا شاید هم چیزی عمیقتر از آن وجود داشته باشد که هنوز بشر نتوانسته به آن پی ببرد. در هر صورت، این راز همچنان یکی از بزرگترین معماهای تاریخ باستان است که به دقت در حال بررسی و کاوش است.
1-ابوالهول جیزه در واقع از نظر اسطوره شناسی یک ابوالهول به شمار نمی رود:
ابوالهول به انگلیسی Sphinx (اسفینکس) نام دارد با اینکه ابوالهول جیزه قطعا معروفترین ابوالهول در جهان به شمار می رود و منشا اش اسطوره های مصری و میان رودانی هستند اما از دید اسطوره شناسی یونانی ها و غربی ها شباهت کمی به یک اسفینکس دارد . چرا که در اسطوره شناسی یونانی اسفینکس یا ابوالهول باید دارای صورت یک زن بدن شیر و همینطور بال پرنده برای پرواز است.
به همین دلیل ابوالهول جیزه را یک اندرو اسفینکس طبقه بندی میکنند نه یک ابوالهول سنتی همچنین نداشتن بال طبقه بندی آن را به عنوان یک ابوالهول سنتی پیچیده تر می کند .
2- مجسمه ابوالهول نام های متعددی دارد
مصریان باستان این از بدایت امر این موجود عظیم الجثه را همچون ما ابوالهول بزرگ جیزه نمی نامیدند .
برای اینکه بدانیم مصریان باستان این شاهکار را چه خطاب می کردند باید به یک متن باستانی از فرعون توتموس چهارم به نام رویای استلا مراجعه کرد این متن به حدود هزار و چهارصد پیش از میلاد تعلق دارد…
طبق این متن تحتمس در کنار مجسمه ابوالهول به خواب میرود در رویایش یکی از خدایان مصر به نام “هورم آخت ری اتوم” با او سخن میگوید درحالیکه این خدا در این رویا با چهره پدر فرعون ظاهر شده است …
نام ابوالهول در این متن چنین ذکر شده :
به معنی
مجسمه عظیم الجثه خافری
در این رویا هورم آخت ری اتوم به فرعون می گوید که اگر شن های اطراف مجسمه ابوالهول را پاکسازی کند فرعون تمام مصر می شود .
پس از این رویداد ابوالهول به نام هورم آخت (Horem-Akhet) خوانده میشد .
معنی حوروس افق (Horus of the horizon) میدهد . حوروس یکی از خدایان بزرگ مصر به شمار میرود.
در قرون میانه مصریان نام هایی نظیر بالهیب یا بیلهاو را ابوالهول نسبت می دادند .
3-در واقع هیچ کس نمیداند ابوالهول را چه کسی ساخته است :
یکی از نکات بسیار شگفت آور درباره ابوالهول جیزه این است که با اینکه این اثر یک شاهکار بی بدیل به شمار می رود اما
هیچ کس ساخت آن را به خود نسبت نداده است . در عصر حاضر با وجود پیشرفت باستان شناسی مدرن و تکنولوژی برتر که قدمت مجسمه را به دقت و درستی تخمین میزند . هنوزم در بین دانشمندان و پژوهشگران این حوزه بر سر اینکه چه کسی ابوالهول را ساخته است اختلاف نظر شدیدی وجود دارد .
محبوب ترین نظریه این است که فرعون خافره جانشین فرعون خوفو (سازنده هرم بزرگ) از دودمان چهارم فراعنه مصر دستور ساخت ابوالهول را داده است.
دلایل ارایه نظریه این است که خافره یکی از اهرام سه گانه را ساخته است و همچنین معابد و گورستان ها و خانه های اموات آن محوطه باستانی نیز به فرعون خافره مرتبط است . یکی از مهم ترین دلایل هم تمثال های به جا مانده از خافره است که شباهت قابل توجهی به مجسمه ابولهول دارد . در این صورت بر طبق این نظریه قدمت ابوالهول به حدود دو هزار و پانصد پیش از میلاد مسیح باز می گردد یعنی چهار هزار و پانصد سال قبل !
با این حال برخی از دانشمندان معتقد به نبود شواهد کافی برای سن ابوالهول این بنا را متعلق به ادوار پیش از فرعون خافره نسبت میدهند.
برخی ابوالهول را به فرعون خوفو پدر خافره صاحب هرم بزرگ و برخی به فرعون جیدا فره پسر خوفو و برادر ناتنی خافره
نسبت میدهند .
و برخی از محققان معتقدند که بر چهره ی این بنای عظیم الجثه آثاری و آسیب هایی وجود دارد که تایید میکند ابوالهول در دورانی وجود داشته که بارندگی های شدید رخ می داده است. و ریشه های این بنای اسرار آمیز را به حدود شش هزار سال پیش از میلاد مرتبط میدانند.
4- این بنا با شتابزدگی به اتمام رسیده است !
یافتهها نشان میدهد که ابوالهول در ابتدا قرار بود بزرگتر از آنچه امروز است ساخته شود . باستانشناس آمریکایی مارک لِهْنر و باستانشناس مصری زاهی حواس بلوکهای سنگی بزرگ، ابزارها یی را پیدا کردند که بهنظر میرسد توسط صاحبانشان رها شده باشند.
5-از کارگران سازنده ابوالهول مثل شاهان پذیرایی می شده است :
بیشتر دانشمندان در ابتدا بر این باور بودند که افرادی که برای ساخت ابوالهول زحمت میکشیدند، از طبقهای برده بودند. اما رژیم غذایی آنها این فرضیه را به چالش میکشد. حفاریهایی که بهدست مارک لِهْنر باستان شناس آمریکایی انجام شد، نشان داد که کارگران ابوالهول به طور منظم از گوشت گاو، گوسفند و بز تغذیه می شدند ، که این موضوع نشان میدهد کارگران حرفهای بودند—یا ممکن است این بردگان از غذاهای باکیفیتتری برای حفظ نیرو و استقامت خود خود برخوردار بودهاند.
6- ابولهول روزگاری رنگی بوده است :
در حالیکه امروزه این گنجینه تاریخی تمایزی با محیط شنی اطرافش ندارد اما در گذشته دارای رنگ آمیزی زند و چشم نوازی بوده است . بر روی تن باستانی اش اثری از رنگ های قرمز آبی و طلایی یافت شده است
7-زمان زیادی زمان برده تا ابوالهول زیر شن ها پنهان بشود ! :
ابوالهول بزرگ بار ها در طول حیات طولانی مدت خود قربانی شن های روان بیابان های مصر شده است .
نخستیم مرمتو پاکسازی ابولهول به همان هزار و چهارصد پیش از میلاد باز میگردد به لطفت حتمس چهارم ابولهول بار دیگر از خاک بیرون آورده شد و پی از آن توتموس به تخت فراعنه جلوس کرد اما سه هزاره پس از آن ابولهول دوباره زیر خاک مدفون شد و حدود سه هزار سال برای مرمت بعدی اش که در دهه هزار و نهصد و بیست انجام شد صبر کرد . دست های ابوالهول تا قرن نوزدهم به طور کامل زیر محوطه باستانی مدفون شد .
8-ابوالهول بزرگ تاج خود را از دست داده است !
در زمان مرمت در دهه ۱۹۲۰، اسفینکس بزرگ بخشی از تاج نمادین خود را از دست داد و همچنین آسیبهای شدیدی به سر و گردن آن وارد شد. در نتیجه، دولت مصر تیمی از مهندسان را در سال ۱۹۳۱ استخدام کرد تا مجسمه را تعمیر کنند. اما این مرمتها باعث خسارت به سنگ آهک نرم شد و در سال ۱۹۸۸، قطعهای به وزن سیصد کیلوگرم از شانه آن در برابر یک خبرنگار آلمانی به زمین سقوط کرد. دولت مصر به یک تلاش عظیم برای ترمیم آسیبهای ناشی از مرمتکنندگان قبلی پرداخته است.
9-ابوالهول در معابد مصری ستایش و پرستش می شده است !
به لطف الهاماتی که تحتمس چهارم ادعایش را داشته است . فراعنه بعدی نیز در معابد برای ابولهول جایگاهی دست و پا کردند .
10-ابوالهول مصری از پسر عمو های یونانی خود مهربان تر است !
ابوالهول های یونانی به فریبکاری و ستمکاری شهره هستند از این دست قصه های یونانی میتوان به افسانه اودپیوس اشاره کرد .
اما فرهنگ باستانی مصر ابوالهول را یک خدای خیرخواه و قدرتمند معرفی میکند .
اسفینکس در فرهنگ های گوناگونی در کانون اساطیر و افسانه قرار دارد . به ویژه در یونان و مصر .
در یونان باستان اسفینکس موجودی حیله گر و مرموز و بی رحم تلقی می شده است .
یکی از مشهور ترین افسانه ها در فرهنگ یونانی همین معمای اسفینکس است . معمایی که در صورت بی پاسخ ماندن پاسخش مرگ است !
“آن چیست که صبح با چهار پا بعد از ظهر با دو پا و به هنگام شب با سه پا راه می رود؟ “
در اسطوره ها اسفینکس یونانی به عنوان عذابی الهی به شهر طبس در مصر باستان نازل میشود .
و بر دروازه شهر می نشیند و از هر رهگذری معمای مرگبارش را می پرسد و کسی قادر به پاسخ نیست
به این ترتیب اسفینکس وحشت را بر طبس حاکم میکند .
در این افسانه اسفینکس ابزاری الهی برای انتقام و عدالت بر شمرده می شود .
این معما مسئله مرگ و زندگی بود و هر کسی که نمیتوانست پاسخ دهد توسط اسفینکس کشته می شد .
تا اینکه ادپیوس قهرمان اسطوره ای یونان این معما را حل کرد و این به معنی شکست دادن اسفینکس بود .
شما فکر میکنید پاسخ چه چیز باشد ؟
ادپیوس دانست که آنچه در صبح چهار پا و بعد از ظهر دو پا دارد و در شب سه پا چیزی جز انسان نیست که در طفولیت چهار دست و پا راه میرود در بزرگسالی دو پا و در پیری با عصا که می شود سه پا
در افسانههای یونانی، معمای اسپینکس به عنوان یک استعاره برای چرخه زندگی انسان است چهار دست و پا حرکت کردن در دوران نوزادی، راه رفتن در بزرگسالی و استفاده از عصا در پیری—که نماد رشد و اجتنابناپذیری تغییر است. این موضوع اسپینکس را به عنوان یادآوری از رازها و دگرگونیهای زندگی قرار میدهد.
اسفینکس پس از این شکست خود را از فراز صخره ای به زیر انداخت و جان سپرد.
اسفینکس و طلسم خاندان فراعنه
در افسانه ای کمتر شناخته شده خدای مصری هرا الهه عشق و حسادت اسفینکس را به طبس می فرستد .
این بار برای نفرین و طلسم فرعون تا دیگر به خدایان بی حرمتی نکند . این افسانه نشان می دهد که اسفینکس فراتر از یک معما گوی بی رحم بود و میتوانسته بر سرنوشت شاهان و قهرمانان نیز تاثیر بگذارد .
مبارزه آنوبیس و اسفینکس
در افسانه ای دیگر که فرهنگ و اساطیر یونانی و مصری باهم در هم آمیخته اند . مبارزه ای بین آنوبیس خدای قدرتمند مردگان و گرگ سر مصری و اسفینکس . این هر دو در فرهنگشان خدایان محافظ تلقی می شوند و حافظ دانش کیمیا گری و علوم جادویی هستند و مبارزه بر سر این است که کدامشان قدرت جادویی بیشتری دارد . در این اسطوره هم جنبه دیگری از اهمیت اسفینکس در عقاید گذشتگان آشکار می شود .
اسفینکس امروزه همچنان بهعنوان یک نماد قدرت به شمار میرود . این موجود نماد مرموز بودن ، حکمت و راز داری است . تصویر آن بر روی بناهای متعدد نقش بسته و الهامبخش آثار هنری بیشماری بوده است، بهطوریکه جایگاه خود را در فرهنگ عامه بهعنوان پلی میان دانستهها و ناشناختهها حفظ کرده است.
11- ناپلئون به انهدام بینی مجسمه متهم است !
نداشتن بینی ابوالهول همیشه بحث برانگیز بوده است !
گفته میشود ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه هنگام لشکرکشی به مصر به افتخار پیروزی اش دماغ ابوالهول را با توپ جنگی هدف قرار داده !
اما این فقط یک افسانه است و بی دماغ بودن این مجسمه پیش از تولد امپراتور فرانسه تایید میشود .
برخی یک مسلمان صوفی به نام محمد سعیم الدهر را به تخریب این بنای تاریخی متهم میکنند تا به نوعی پرستش اسفینکس را تضعیف کند. او بعدها کشته شد.
12-این مجسمه در گذشته ریش داشته !
امروز، بقایای ریش بزرگ ابوالهول که در نهایت توسط فرسایش از چانه مجسمه تراشیده شده است، در موزه بریتانیا و موزه آثار باستانی مصر در قاهره نگهداری میشود. با این حال، باستانشناس فرانسوی، واسیل دوبروو، در سال ۲۰۰۴ ادعا کرد که ریش جزء اصلی مجسمه نبوده و بعدا اضافه شده است دوبروو این فرضیه را با این استدلال مطرح کرد که حذف ریش میتوانست به چانه مجسمه آسیب برساند که به راحتی قابل مشاهده نیست. موزه بریتانیا نیز ارزیابی دوبروو را تأیید کرده و پیشنهاد داد که ریش احتمالا بعد از پروژه بازسازی تحتمس چهارم به ابوالهول اضافه شده است.
13-ابوالهول بزرگ قدیمی ترین ابوالهول مصری به شمار نمی رود !
این مسافر بزرگ و باستانی بیابان گرچه بزرگترین اما پیرترین به شمار نمی رود . حتی اگر به طور قطع عمرش را به دوره دودمان چهارم و فرعون خافره نسبت دهیم. باز هم ابوالهول هایی که در دوران های پیشین چون خافره و جیدافره و خواهرش
هتفرس دوم ساخته اند از اسفینکس بزرگ جیزه مسن تر هستند .
در دوره های دیگر مصر فراعنه پس از دودمان چهارم نیز این موجود افسانه ای را بر سنگ ها نقش زده اند .
برای مثال دودمان هجدهم مصرکه حدوداً از سال 1550 تا 1295 پیش از میلاد ادامه داشت. هاتشپسوت و توتآنخآمون از معروفترین فرعونهای این دودمان هستند.
شرح تصویر : اسفینکس متعلق به ملکه هاتشپسوت از دودمان هجدهم که به مراتب از اسفینکس بزرگ کم سن و سال تر است .
14-اما قطعا بزرگترین به شمار میرود
با هفتاد و سه متر طول و نوزده متر عرض و ارتفاع بیست متری از بزرگترین سازه های باستانی به شمار میرود .
15- در مرکز توجه تمام نظریات توطئه و نجومی قرار دارد !
معماهای ابوالهول بزرگ جیزه آن را به بخش کلیدی چندین نظریه درباره درک مصریان باستان از مسائل آسمانی تبدیل کرده است. برخی از محققان، مانند لهنر، به موقعیت ابوالهول در کنار هرمهای مجموعه جیزه اشاره کردهاند و آن را بخشی از یک “دستگاه مهار قدرت” بزرگ میدانند که به منظور جذب انرژی از خورشید طراحی شده است. این پیشنهاد منتقدانی دارد، اما با مجسمهای به رازآلودگی ابوالهول بزرگ، گمانهزنیها احتمالاً به این زودیها متوقف نخواهند شد.